English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (6110 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
insulation indicator U دستگاه ازمایش عایق بندی
insulation tester U دستگاه ازمایش عایق بندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
insulation detector U دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
Other Matches
insulation test U ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
insulation U عایق کاری یا عایق بندی ایزولاسیون
test element U دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
insulation breakdown test U ازمایش شکست عایق
laggin U عایق بندی
insulation strength U استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
insulating brick U اجر عایق بندی
insulating asphalt U اسفالت عایق بندی
insulation resistance U مقاومت عایق بندی
insulation protection U حفافت عایق بندی
insulation voltage U ولتاژ عایق بندی
insulation fault U نقص عایق بندی
insulation defect U نقص عایق بندی
insulation loss U تلف عایق بندی
insulation class U کلاس عایق بندی
insulated cable U کابل عایق بندی شده
clothing U عایق بندی روکش کشیدن
winding insulation U عایق بندی سیم پیچی
insulation power factor U ضریب قدرت عایق بندی
insulation shielding U زره پوش کردن عایق بندی
tube tester U دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
test set U دستگاه ازمایش
tester U دستگاه ازمایش
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
spring tester U دستگاه ازمایش فنری
nozzle tester U دستگاه ازمایش نازل
magnet tester U دستگاه ازمایش اهنربا
vibratory testing machine U دستگاه ازمایش نوسان
test equipment U دستگاه ازمایش لامپ
hardness testing machine U دستگاه ازمایش سختی
integrate circuit tester U دستگاه ازمایش ای سی تستر ای سی
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
fatigue testing machine U دستگاه ازمایش کننده خستگی
material testing machine U دستگاه ازمایش مقاومت مصالح
high tension bridge equipment U دستگاه ازمایش فشار قوی
vicker's diamond hardness tester U دستگاه ازمایش تعیین سختی فلزات
tire gage U دستگاه ازمایش باد لاستیکهای اتومبیل
engineering test U ازمایش صحت کار دستگاه ازمایشات فنی
one-armed bandit <idiom> U دستگاه شرط بندی
granulator U دستگاه دانه بندی
automatic forming machine U دستگاه قالب بندی خودکار
sieve analysis U تجزیه دانه خاک توسط الک ازمایش دانه بندی
insulator U عایق کننده روکش عایق
insulators U جسم عایق ماده عایق
insulators U عایق کننده روکش عایق
insulator U جسم عایق ماده عایق
insulated instrument transformer U ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
use testing U ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
tryout U ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
pilot method U عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
assays U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assay U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
flight test U ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
continous immersion test U ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
soil examination U بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
driver U یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
drivers U یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
flight test U ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
creep test U ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
confident test U ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
environmental test U ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pawl U عایق
insulators U عایق
insulator U عایق
drag chain U عایق
impediment U عایق
impediments U عایق
floor insulator U عایق کف
non conductor U عایق
cloggy U عایق
detent U عایق
dielectric U عایق
insulant U عایق
waterproofed U عایق اب
waterproof U عایق اب
waterproofs U عایق اب
insulation U عایق
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
insulated layer U لایه عایق
insulant U ماده عایق
insulated wire U سیم عایق
braking U عایق مانع
insulation testing apparatus U عایق سنج
wall insulator U عایق دیوار
brakes U عایق مانع
insulative U عایق کردن
non conducting U عایق گرما
non conducting U عایق برق
braked U عایق مانع
brake U عایق مانع
circular loom U نای عایق
adiabatic U عایق گرما
cleat U عایق انگلیسی
insulating material U جسم عایق
mica dielectric U عایق میکا
insulation board U صفحه عایق
insulating varnish U لعاب عایق
insulating material U مواد عایق
insulating material U ماده عایق
insulating compound U مواد عایق
insulating cement U سیمان عایق
insulating bushing U بوش عایق
insulated wall U دیواره عایق
fish paper U عایق کاغذی
insulated tongs U انبر عایق
insulated plier U انبر عایق
soundproof U عایق صدا
rachet U گیره عایق
insulation U عایق کاری
rainproof U عایق باران
battery insulator U عایق باتری
drag hook U قلاب عایق
sound insulation U عایق صدا
insulating U عایق کردن
dielectric isolation U جداسازی با عایق
insulate U عایق کردن
insulating U عایق سازی
obstruction U مانع عایق
electrical insulator U عایق الکتریکی
resistance U عایق مقاومت
insulates U عایق کردن
insulates U عایق سازی
insulated U عایق دار
obstructions U مانع عایق
slot insulation U عایق شیار
weatherproof U عایق هوا
insulation U عایق گذاری
ideal dielectric U عایق کامل
insulate U عایق سازی
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classifications U طبقه بندی رده بندی
classification U طبقه بندی رده بندی
lineament U طرح بندی صورت بندی
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineaments U طرح بندی صورت بندی
wording U جمله بندی کلمه بندی
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
damper U عایق تعدیل کننده
form insulation U عایق کاری قالب
isolates U عایق دار کردن
weatherbeater <adj.> U عایق رطوبتی، آب بند
isolate U عایق دار کردن
acoustic ceiling سقف عایق پوش
insulation of concrete U عایق کاری بتن
flameproof U عایق شعله ضد اتش
acoustical sound enclosure U محفظه عایق صوتی
electrical insulation U عایق سازی الکتریکی
isolating U عایق دار کردن
insulated intermediate layer U لایه میانی عایق
utilidor U لوله عایق کننده
tightening material U مواد عایق کننده
to deafen a wall U عایق کردن دیوار
insulated cable U کابل عایق شده
insulated conductor U هادی عایق شده
to deaden a wall U عایق کردن دیوار
thermal insulation U عایق کاری گرمایشی
insulated conduit tube U لوله عایق شده
insulation fault U نقص عایق کاری
insulated gate field effect transistor U ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
insulated bearing U یاطاقان عایق شده
insulating U با عایق مجزا کردن
insulates U با عایق مجزا کردن
lead in insulator U عایق سیم انتن
heat insulation U عایق کاری حرارتی
insulate U با عایق مجزا کردن
mess kit U فرف عایق غذاخوری
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
bushing U عایق غلاف حیله گردان
insulation U روپوش کشی عایق کردن
ferroxcube U مواد مغناطیسی عایق غیرفلزی
dewar U محفظه عایق حرارتی با دوجداره
Recent search history Forum search
2New Format
1A hero can affect on the people.
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
3service times
1may fader good
2interfereometry
1The system has been solved by a coupled Poisson– Neumann algorithm. The resolution method consists of the linearization of the transport equations by the finite difference method. The actual version u
1Rotating machinery absorbing real power in any of a number of operating quadrant combinations
1اموزش بستن قطعات دستگاه تاتو با تصویر
1Oem
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com